7 راهکار طلایی اهمیت ندادن به حرف دیگران

وقتی که صحبت ازاهمیت دادن به حرف دیگران میشود نکته مهم این است که چقدر به حرف دیگران اهمیت دهیم و اصلاً چرا باید به حرف دیگران اهمیت دهیم؟ اما اگر در نظر بگیریم که بسیاری از سخنان اطرافیان ما غیر کارشناسی است، آنگاه در میابیم که باید به این مسئله مهم‌ تر فکر کنیم که چگونه به حرف دیگران اهمیت ندهیم.

در مقاله قبلی راهشناس به بررسی این موضوع پرداختیم که چرا حرف دیگران را به خودمان میگیریم؟ حال در ادامه میخواهیم به بررسی راهکار های اهمیت ندادن به حرف دیگران بپردازیم.

 چرا نباید به حرف دیگران اهمیت دهیم؟

اولین نکته این است که حرف و نظر دیگران عمدتاً کارشناسی نیست و صرفاً یک نظر شخصی و باتوجه‌ به تجربیات خود آن شخص است. نتیجه می‌تواند غیر منطقی و نادرست باشد در برخی موارد نیز افراد به حرف‌هایی که می‌زنند اشراف کافی ندارند. پس نمی‌توان گفت که حرف‌های آنها صرفاً درست است مگر اینکه حرف را یک کارشناس گفته باشد. به‌ عنوان‌ مثال پزشکی که در رابطه‌ با مسائل پزشکی یا بیماری به شما توضیحاتی می‌دهد، حرف‌های کارشناسی زده است. اگر به حرف‌های دیگران اهمیت بدهیم در حداقل حالت این است که کمی در مسیر خود دچار سردرگمی می‌شویم و یا ممکن است کمی تغییر ایجاد کنیم.

در این حالت ممکن است حتی شک کنیم به مسیری که پیش رو داریم و یا حتی تغییر مسیر دهیم. در برخی موارد که افراد قاطعیت کافی را ندارند به طور کامل تصمیمات خود را تغییر می‌دهند.

مهم ترین دلایل اهمیت ندادن به حرف دیگران

پس به طور کلی میتوانیم به موارد زیر برسیم:

توصیه‌ های افراد معمولا در طول زمان ثابت نیستند

نکته جالب این است که نظر دیگران هم گاها تغییر می‌کند یعنی ممکن است امروز پیشنهادی به شما  بدهند و فردا خودشان به این نتیجه برسند که درست نبوده و نظر دیگری را برای شما انتخاب کنند. در نتیجه اگر شما به نظر قبلی آن فرد گوش داده باشید، نتیجه چه خواهد شد؟

هیچ‌وقت شناختی که از خود دارید را دست‌ کم نگیرید!

نکته مهم هیچ‌ وقت خودتان را دست‌ کم نگیرید. تو انسانی و زندگی خودت را داری شرایط استعدادهایت نقاط ضعف را به‌خوبی و بهتر از هرکس دیگری می‌دانی!

این رفتار درست نیست که ما صرفاً از سنین جوانی تا سنین پیری با توجه‌ به حرف‌ های دیگران زندگی کنیم و صرفاً درس بگیریم. گاهی اوقات نیاز هست که درس‌ هایی را خودمان تجربه و بیاموزیم. نکته دیگر این است که گاهی اوقات سعی می‌کنیم که نظر دیگران را انجام دهیم تا آنها را از خود راضی نگه داریم. در واقع فکر می‌کنیم که با انجام نظر دیگران، آن‌ها از ما راضی می‌شود. اما این تفکر ابداً درست نیست! بگذارید در ساده‌ترین حالت، مثال بزنیم:

ممکن است فردی کفشی را انتخاب کند که از نظرش بسیار زیبا و مناسب است؛ درحالی‌که مشتری قبلی به‌ هیچ‌ عنوان از این کفش رضایت نداشته و حتی آن را انتخاب نکرده و آن را بد هم توصیف کرده است. در نهایت این کفش  که توسط فرد دیگری خریداری شده است چون از نظر او مناسب بوده، کفش خوبی است یا خیر؟

دیگران آن‌ قدر که باید به مسائل ما اهمیت نمی‌دهند

نکته دیگری که باید به آن توجه کنیم، این است که همه انسان‌ها زندگی روزمره دارند و آن‌قدر بیکار نیستند که مداوم مشغول حرف‌ زدن در رابطه‌ با ما باشند. در واقع هیچ انسانی آن‌قدر بیکار نیست که بنشیند و تمام ابعاد زندگی ما را بررسی کند. انسان‌ها در ابتدا و بیشتر  از سایرین به زندگی خودشان  اهمیت می‌دهند که امری طبیعی است. آنها حتی اگر بخشی از زندگی ما را هم بررسی کرده باشند و در رابطه‌ با آن صحبت کرده باشند، صرفاً پوسته زندگی ماست.

ما هم باید  زندگی خودمان را بکنیم و اولویت‌ های خودمان را انتخاب کنیم. در قدم بعدی  برای اولویت‌ هایمان تلاش کنیم. موردی که در اینجا بسیار حائز اهمیت است، این است که چقدر زمان برده شده تا ما به این تصمیمی که در حال حاضر گرفته‌ایم برسیم؟

چقدر در مورد آن فکر کرده‌ایم؟ در برخی موارد ما تنها ساعت‌ها، بلکه روزها در رابطه‌ با مسیری که انتخاب کرده‌ایم فکر و اندیشه کرده‌ایم و عواقب آن را سنجیده‌ایم. پس چرا اجازه می‌دهیم که شخصی در عرض چند ثانیه رأی ما را تغییر دهد؟

در حالی‌ که شاید حتی برای موضوعی که آن‌قدر برای ما مهم است یک ساعت هم فکر نکرده باشد. اگر اعتماد به‌ نفس داشته باشیم، در به این نکته توجه می‌کنیم که زوایای را که ما مدت‌ها آن را بررسی کرده‌ایم، این شخص که حتی ندیده باشد.

راهکار های طلایی اهمیت ندادن به حرف دیگران

تا اینجای مطلب به بررسی کامل دلایل اهمیت ندادن به حرف دیگران صحبت کردیم حال میخواهیم راهکار ها به طور کامل بررسی کنیم که راحت تر بتوانیم حرف ها و نظرات بی فایده دیگران را نادیده بگیریم و زندگی خود را بر پایه منطق و تفکر درست و اصولی بنا کنیم.

در وهله اول باید اعتماد به‌ نفسمان را بالا ببریم

گاهی اوقات نیز ما در موقعیتی قرار داریم که حرف‌های دیگران را به سمت خود جلب می‌کنیم. برای مثال زمانی که یک خانم باردار است ناخودآگاه همه در رابطه‌ با به‌دنیا آمدن فرزندش از او سؤال می‌کنند. این شرایط برای کنکوری‌ها نیز یکسان است در واقع زمانی که یک دانش‌آموز کنکوری را می‌بینند، در رابطه‌ با کنکور و پرس‌ و جو می‌کنند و یا گاهی اوقات نظراتی را هم می‌دهند که البته همه این نظرات درست نیست. در واقع انسان ناطق است و همواره نطق می‌کند. گاهی اوقات این حرف‌ها خوب است و گاهی هم نه. پس قبل از هر چیز به فکر افزایش اعتماد به نفس خود باشید.

در تصمیم‌گیری‌ های خود قاطع باشیم

افرادی که دمدمی یا سست هستند، در واقع ارزش‌های خودشان را در نظر نمی‌گیرند؛ افرادی که نقاط قوت و ضعف خود همچنین نقاط درخشان خود را در نظر نمی‌گیرند و یا حتی به‌درستی نمی‌شناسند. این‌گونه افراد معمولاً به‌زودی روش و مسیر خود را تغییر می‌دهند و نظر هرکسی را در زندگی خود پیاده می‌کند به همین دلیل قبلا هم در مورد اهمیت پذیرش نقاط ضعف صحبت کرده بودیم.

شما مسئول زندگی خودتان هستید و در نهایت این شما هستید که باید پاسخگوی خواسته‌های خود باشید. به‌عنوان‌ مثال زمانی که یک تیم فوتبال به نتیجه خوبی نمی‌رسد، مسئول صرفاً سرمربی است! هرچند که بگوییم بازیکنان خوب بازی نکرده‌اند، تیم مقابل خطای زیادی داشته است،  داور خوبی وجود نداشته‌اند، بودجه کافی نداشته‌اند و… اما در نهایت آن شخصی که باید پاسخگو باشد سرمربی است که باید بگوید من قول یک بازی خوب را می‌دهم و نه صرفاً برد. اما باید برای یک بازی خوب برنامه‌ریزی کند و اگر تیمش بازی خوبی ارائه ندهد، سرمربی است که مسئول است. ما نیز سرمربی زندگی خود هستیم و باید برای آن پاسخگو باشیم.

ما مسئولیت زندگی خود را بر عهده داریم، پس در آخر نگوییم  که با ذائقه و سلیقه دیگران جلو رفتیم و به نتیجه نرسیدیم آن هم نظراتی که غیر کارشناسانه است.

این نظرات البته می‌تواند مغرضانه و یا حتی توأم با حسادت باشد. گاهی اوقات حتی افراد نزدیک زندگی‌مان هم ممکن است خیر ما را نخواهد. گاهی اوقات افراد حرف‌ های به شما می‌زند که شما بعد از انجام آن متوجه می‌شوید که مسیر را اشتباه رفته‌اید و وقتی از آن فرد می‌پرسید که چرا چنین چیزی به شما گفته و یا چون راهی که او به شما پیشنهاد داده بود را رفته و اشتباه شده و نتیجه نگرفته‌اید آن فرد تنها مسئولیت حرف خود را بر عهده نمی‌گیرد، بلکه شما را شماتت خواهد کرد که چرا صرفاً به آن گوش داده‌اید.

دنبال ثابت کردن اشتباه دیگران نباشید

اما نکته مهم دیگر این است که اصلاً به دنبال ثابت کردن اینکه چه کسی اشتباه کرده یا حرف زشت زده است نباشید، بلکه باید بدانیم که در نهایت این ما هستیم که باید تصمیم‌گیرنده باشیم و ما بوده که چنین تصمیمی را پذیرفته‌ایم.

اینکه ثابت کنید حق با شماست یا طرف مقابل چه تاثیری در تصمیم شما دارد؟ اگر به تصمیم خود ایمان دارید بحث ها و درگیری های بیهوده را کنار بگذارید با اینکار علاوه بر ثبات بیشتر مدیریت و کنترل استرس نیز انجام داده اید که در تصمیم هر چه بهتر به شما کمک خواهد کرد.

برای روابط خود مرز مشخص کنید

اگر کسی در مسائلی که به اون مربوط نمیشود اظهار نظر میکند در کمال آرامش بحث را عوض کنید یا محترمانه به او بگویید که علاقه ای به صحبت در این موارد ندارید.

ارزش ها و خطوط قرمز هر شخص باید مشخص باشد تا بتواند روابط سالمی داشته باشد. پس میتوان گفت در این مورد هم پیشگیری بهتر از درمان است،  قبل از اینکه کار به مرحله ای برسد که حرف دیگران شما را آزار دهد با مدیریت درست و مشخص کردن خطوط قرمز از صحبت در مورد مسئلی که دوست ندارید پیشگیری کنید.

همچنین اگر میدانید در جمعی از مسائلی صحبت میشود که به آن علاقه ندارید یا اگر در مورد موضوعی صحبت را شروع کنید بحص به جاهایی کشیده میشود که دوست ندارید از فضای تحریک آمیز دوری کنید.

دنبال تایید گرفتن از دیگران نباشید

کسی که به دنبال تایید گرفتن از دیگران است خواسته یا ناخواسته طبق نظر دیگران عمل میکند پس وقتی مساله ای از نظر شما اشتباه یا درست است نیاز نیست که تایید کسی را بگیرید.

البته مشورت کردن با تایید گرفتن بسیار متفاوت است در مشورت گرفتن شما فقط میخواهید نظرات متفاوت را بشنوید که با دید بازتری تصمیم خود را بگیرید اما تایید گرفتن از وابستگی بیش از حد به حرف دیگران می آید.

در مقابل صحبت دیگران گارد نگیرید

گاهی اوقات هرچقدر واکنش بیشتر به صحبت های دیگران نشان دهید نقاط ضعف بیشتری اط خود نشان داده اید و ممکن است فرد این رفتار آزار دهنده را از عمد بیشتر ادامه دهد.

کافیست در بحث با او شرکت نکنید و حرف های دیگران را کاملا نادیده بگیرید حتی در فقط ظاهر این کار باعث میشود که به مرور فرد متوجه این شود که حرفهایش برای شما اهمیتی ندارد و تلاش هایش بیهوده است. البته اگر فرد مورد نظر شما آدم حسودی است حتما مطلب چگونه با فرد حسود برخورد کنیم؟ نیز مطالعه کنید.

 می‌توانیم در برخی از موارد از نفر سوم کمک بگیریم

گاهی اوقات پیش می‌آید که فردی نظری را به ما می‌دهد و فکر ما را مشغول می‌کند و به مسیر خود شک میکنیم. حتی بعد از ساعت‌ها فکر کردن باز هم به بن‌بست می‌رسیم و نمی‌توانیم بگوییم که در اینجا  نظر ما درست است یا نظر شخص مقابل.

در اینجا می‌توانیم از نفر سوم کمک بگیریم. نفر سوم می‌تواند یک فرد کارشناس باشد. از آنجا که نفر دوم را ما انتخاب نکرده‌ایم پس می‌توانیم بگوییم که در رابطه‌ با فکر و اندیشه او تصمیم قطعی نداریم و یا به‌درستی نمی‌دانیم که درست است یا خیر. اما در رابطه‌ با نفر سوم می‌توانیم به‌ درستی تحقیق کنیم و یک کارشناس مناسب را انتخاب کنیم. در واقع نفر سوم باید یک فرد مطلع و منصف باشد تا بتواند به‌درستی بین دو عقیده متفاوت ما داوری کند و یک راه‌حل مناسب پیدا کند.