در این مقاله از وبسایت روانشناسی راهشناس میخواهیم بررسی کنیم که چه دلایلی باعث میشود که زوجین یا یک نفر از آنها به طلاق عاطفی فکر کنند و به سمت آن کشیده شوند. خیلی موارد هستند که زوجین روابط خوبی با یک دیگر داشتند اما بعد از مدتی به طلاق عاطفی روی آوردند. در ادامه به دلایلی که منجر به طلاق عاطفی می شوند میپردازیم. با ما همراه باشید.
دلایلی که باعث میشود زوجین به طلاق عاطفی روی آورند
دلایلی که در این قسمت به بررسی آن ها میپردازیم امکان دارد از اول رابطه وجود داشته باشد. یا امکان دارد که بعد از مدتی این دلایل در رابطه به وجود آیند. این دلایل عبارتند از:
ازدواج با یکدیگر به اجبار یا مصلحتی
این ازدواجها شامل ازدواجهایی میشود که توسط معرفی صورت گرفتهاند. یا طرفین به اجبار با یکدیگر ازدواج کردهاند. در این ازدواجها بعد از ازدواج طرفین تازه متوجه میشوند که مناسب یک دیگر نیستند. یا ممکن است به دلایل مصلحتی ازدواج صورت گرفته باشد یا فرد برای فرار از خانواده ازدواج کرده باشد که بسیار غلط است.
اعتیاد به عادات غلط
یکی دیگر از دلایلی که منجر به طلاق عاطفی در طرفین میشود این است که یکی از زوجین به یک عادت از ابتدای ازدواج یا بعد از ازدواج اعتیاد دارند. این عادت میتواند اعتیاد به مواد مخدر، رفیق بازی، اعتیاد به اینترنت یا هر عادتی که طرف مقابل را ناراحت کند باشد. این دلایل میتواند منجر به طلاق عاطفی شود.
مشکلات بزرگ از قبیل خیانت
یکی از طرفین علیرغم تعهد به رابطه و ازدواج همچنان با یکسری از افراد که با آن فرد قبل از ازدواج در رابطه بودند، در ارتباط است. یا یکی از طرفین همچنان به دنبال افراد جدید است. این رفتارها باعث میشود طرف مقابل از فرد متنفر شود و در نهایت رابطه آنها به طلاق عاطفی ختم شود.یکی از دلایل خیانت میتواند نبود هیجان یا عاطفه در رابطه باشد. یا یک زندگی بدون سفر و دلخوشی، بدون هدف و حتی بدون گردش.
یکی دیگر از دلایل طلاق عاطفی نداشتن روابط موثر است. یعنی خیلی زود از یکدیگر ناراحت میشوند یا به عبارتی جر و بحث زیادی دارند. همچنین اختلاف سنی نیز یکی از عواملی است که منجر به خیانت میشود. عدم مسئولیتهای زندگی یکی دیگر از عواملی است که منجر به خیانت و طلاق عاطفی میشود.
یکی از طرفین جلوی پیشرفت طرف مقابل را میگیرد
یکی دیگر از دلایل طلاق عاطفی این است که یکی از طرفین جلوی پیشرفت طرف مقابل را گرفته باشد یا مانع تراشی بکند. برای مثال: مواردی بودند که آق در اوایل ازدواج مشکلی با ادامه تحصیل خانم نداشتند اما بعد از ازدواج مانع ادامه تحصیل خانم میشود.
بد بینی و عدم اعتماد
اگر یکی از طرفین بدبین باشد یعنی هرچه میشنود برای آن حکم صادر میکند یا سریع قضاوت میکند و برچسب منفی به طرف مقابل خود میزند منجر به طلاق عاطفی میشود.
عدم داشتن ارتباطات موثر با یکدیگر
موضوع عدم ارتباط موثر از مهمترین دلایلی است که مهمترین دلایلی است که میتواند منجر به طلاق عاطفی شود. عدم ارتباط موثر شامل: کم حرفی طرفین، دعواهای بی مورد، خیانت و …میشود.
اختلاف سنی زیاد
وقتی اختلاف سنی دو نفر زیاد باشد معمولا نقاط مشترک کمتری با هم دارند و مسائل را با دیدگاه های متفاوتی بررسی میکنند، این تفاوت های به مرور زمان باعث ایجاد شکاف عاطفی و فاصله گرفتن زوجین از یکدیگر میشود.
بروز خشونت و بدرفتاری بیش از حد از یکی از زوجین
فردی که وارد روابط عاطفی میشود قبل از هر چیز باید صبور بودن را تمرین کند و اگر اخلاق خوبی ندارد بر روی بهبود خلق و خو تمرکز کافی داشته باشد.اگر یکی یا هر دو طرف نتواند خشم و عصبانیت خود را کنتر کند به مرور ارتباطات زوجین کم و بی کیفیت میشود و این یکی از دلایل طلاق عاطفی است.
تفاوت های فرهنگی و اجتماعی
وقتی زن و شوهر تفاوت های فرهنگی و اجتماعی زیادی با هم داشته باشند به طوری که خط قرمز های یک شخص برای شخص دیگر کاملا بی اهمیت باشد نمیتوان زندگی خوبی برای آنها متصور شد .حتی بهبود اختلافات رابطه این دو نفر نیز سخت میشود و احتمال طلاق عاطفی این زوج زیاد است.
نداشتن بچه بعد از گذشت سالهای زیاد از ازدواج
وقتی دو طرف بدون اختلاف و مشکل خاصی به طلاق عاطفی و دوری از هم میرسند و زندگی یکنواختی دارند، در صورتی که سالهای زیادی از زندگی آنها میگذرد میتوانند بعد از مراجعه به مشاور خانواده به بچه دار شدن هم فکر کنند تا روحیه و انرژی تازه به زندگی آنها تزریق شود.
دخالت و تاثیر گذاری بیش از حد اطرافیان در زندگی مشترک
زندگی با شخصی که استقلال شخصیتی ندارد سخت و طاقت فرسا است، اگر کسی اجازه ی تاثیر گذاری دیگران در زندگی مشترک خود را میدهد و از دخالت های بی مورد ناراحت نمیشود شخص مناسبی برای زندگی نیست و اتفاقا جزو افراد ناسالم برای رابطه نیز به شمار میرود.فرد با اینکار زندگی خود را به سمت طلاق عاطفی یا حتی حقیقی و قانونی پیش میبرد.
نشانههایی که منجر به طلاق عاطفی میشود
در ابتدای مقاله به دلایلی که میتواند منجر به طلاق عاطفی شود اشاره کریدم. در این قسمت میخواهیم به نشانههایی اشاره کنیم که منجر به شکل گیری دلایل طلاق عاطفی میشود. اگر این نشانهها را بشناسید و یا متوجه آنها شوید میتوانید با اصلاح آنها از طلاق عاطفی جلوگیری کنید. این نشانهها عبارتند از:
توجه بیش از حد به افرادی خارج از خانه
یکی از نشانههایی که منجر به طلاق میشود این است که مثلا مرد خانواده توجه بیش از حدی به دوستانش یا خانواده خودش دارد. یعنی به ایجاد رفاه بیشتر برای فرزندانش نمیپردازد اما اگر مادرش یا دوستانش مشکلی داشته باشند آنها را اولویت قرار میدهد. این بی توجهای ها حتی میتواند روی فرزندان خانواده تاثیر منفی بگذارد.
یکی از طرفین مثل سابق برای طرف مقابل وقت نمی گذارد
یکی دیگر از این نشانهها این است که، یکی از طرفین مثل سابق برای طرف مقابل خود وقت نمیگذارد یا با او مثل سابق صحبت نمیکند. حتی مشورت نمیکند و از نظرات طرف مقابل خود استفاده نمیکند. زبان به توهین باز میکند. زبان توهین آمیز باعث میشود فرد مقابل کینهای و زود رنج شود. همچنین نظرات دیگران برای او اولویت و اهمیت بیشتری نسبت به طرف مقابلش دارد. اینها دلایلی هستند که میتوانند منجر به طلاق عاطفی شوند.
توجه بیش از حد به فرزند
گاهی اوقات توجه بیش از حد به فرزند میتواند همسر را مکدر کند. همچنین توجه بیش از حد به همسر فرزند را میتواند مکدر بکند. برای مثال؛ وقتی در یک خانواده یک فرزندی به دنیا میآید، تمام فکر همسر فرد مقابل، بچهای میشود که تازه به دنیا آمده و دیگر توجهای به فرد مقابل خود ندارد. توجه بیش از حد میتواند نشانهای باشد که رابطه دارد به سمت طلاق عاطفی پیش میرود.
نداشتن رابطه جنسی سالم
کم شدن رابطه جنسی سالم، موثر و خوب یکی از نشانههای دلایل طلاق عاطفی است. مثلا یکی از طرفین خواستار رابطه جنسی است اما طرف مقابل میگوید نه! نداشتن حوصله برای داشتن رابطه جنسی مانند سابق مسئلهای است که می تواند منجر به رابطه عاطفی شود.
درد دل کردن در مورد زندگی مشترک با دیگران
وقتی در مورد مسائل خصوصی و شخصی زندگی مشترک خود با دیگران درد دل میکنید یعنی طرف مقابل خود را به اندازه لازم کافی و مناسب نمیدانید که مسائل را با او مطرح کنید، یا شاید طرف مقابل اهمیتی به حرف های شما نمیدهد که در هر دو حالت زندگی مشترک به سمت خراب شدن پیش میرود.
سرزنش کردن و تحقیر طرف مقابل
سرزنش و تحقیر در هیچ موقعیتی چاره ساز نیست به خصوص اگر این اتفاق با افراد نزدیک پیش بیاید. وقتی یکی از زوجین دائما همسر خود را تحقیر میکند بذر تنفر و کینه را در قلب او میکارد و با به وجود آمدن حس تنفر و کینه نمیتوان زندگی شاد و سالمی داشت.
فکر کردن به خیانت و یا انجام آن
وقتی خیلی جدی به خیانت کردن و انجام آن فکر میکنید یعنی طرف مقابل دیگر جذابیت کافی را برای شما ندارد. از دست رفتن جذابیت همسر یا شریک عاطفی زمینه ساز جدایی های عاطفی از یکدیگر است.
اهمیت ندادن به افکار و نظرات یکدیگر
برای داشتن یکه رابطه سالم باید فضای زندگی مشترک تعاملی و با مشورت باشد وقتی هیچکدام از زوجین به نظرات یکدیگر اهمیت نمیدهند و مشورتی در کار نیست در واقعیت زندگی مشترکی نیز وجود ندارد و تنها دو فرد بون اشتراک نظر زیر یک سقف زندگی میکنند.
نداشتن شور و اشتیاق برای زندگی مشترک
دو نفر که وارد رابطه عاطفی میشوند باید برای زندگی مشترک و گذراندن وقت با یکدیگر شور و شوق داشته باشند تا زندگی کسالت آور و سرد نشود اگر همسر شما جزو افراد بی احساس در رابطه باشد و به فکر درمان این مشکل هم نباشد. نمیتوان زندگی لذت بخشی با او متصور شد.با از دست رفتن شور و اشتیاق زندگی مشترک،طلاق عاطفی نیز دور از ذهن نیست.
نداشتن وابستگی و حس نکردن جای خالی یکدیگر
در یک رابطه ی عاطفی خوب و عاشقانه دو نفر به یکدیگر وابستگی عاطفی دارند و دلتنگ یکدیگر میشوند اگ در رابطه عاطفی خود بی خبری های دراز مدت و بدون علت منطقی دارد احتمالا زندگی شما به طلاق عاطفی رسیده است.
جمع بندی پایانی راهشناس از علت و دلایل طلاق عاطفی
ما در این مقاله به بررسی دلایل و نشانههایی که منجر به طلاق عاطفی میشوند پرداختیم. به طور کلی این دلایل عبارتند ا:
- وقت نذاشتن برای یکدیگر
- اولویت یکدیگر نبودن
- دیدن نشانه های خیانت در همسر
- جایگزین کردن یکدیگر یا افراد دیگر
- زود رنج شدن
- تخریب کردن یکدیگر
- بد بینی
- عدم داشتن روابط موثر
- توجه بیش از حد به فرزند
- عدم داشتن روابط جنسی سالم
- نداشتن ارتباطات کلامی مانند سابق
اینها دلایل و نشانههایی هستند که منجر به طلاق عاطفی میشوند.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.