علت بی احساس و سنگدل بودن افراد چیست؟ + راه حل

به چه افرادی بی احساس و سنگدل میگویند؟

در بعضی از مواقع ما با افرادی طرفیم که حس هم دردی یا هم دلی با ما ندارند. به عبارت دیگر کار ها و رفتار هایی که ما از آن ها انتظار داریم را انجام نمی دهند. مانند وقتی که حالمان بد است و انتظار داریم تا طرفمان با صحبت هایش ما را آرام کند اما چنین اتفاقی نمی افتد. به این افراد معمولا افراد بی احساس می گویند. ما در این مقاله سعی خواهیم کرد تا علاوه بر شناخت این افراد، راه حل هایی برای بهتر شدن رابطه را با هم مرور کنیم. پس با ما آکادمی روانشناسی راه شناس همراه باشید.

افراد بی احساس چه خصوصیاتی دارند؟

مهم ترین خصوصیتی که در این افراد می توان دید منزوی بودن آن هاست. یعنی علاقه ای به ارتباط برقرار کردن با کسی ندارند. از طرفی این منزوی بودن می تواند باعث شود که رفتار های شما نیز دچار اختلال شود. رفتار این افراد به گونه ای است که انگار درک مناسبی از موضوع یا احساسات شما ندارند. در حالتی دیگر این افراد متوجه احساسات می شوند اما آن را ابراز نمی کنند. حتی ممکن است در گاهی از مواقع احساسات ما را به سخره بگیرند که اینکار بیشتر آنها را تبدیل به افراد نا سالم و نا مناسب برای ازدواج و دوستی میکند. در ادامه بیشتر در مورد منظورمان از متوجه نشدن صحبت خواهیم کرد.

چرا افراد ابراز احساسات نمی کنند و سنگدل هستند؟

مورد اول) یکی از دلایلی که می تواند باعث این اتفاق شود مشکلات شخصی است. یعنی فرد در خلوت خود با مشکلاتی کلنجار می رود که ما از وجود آن ها نا مطلع هستیم. اگر ما بتوانیم با گفت و گو در مورد این مشکلات آن ها را باز کنیم و برایشان راه حلی در نظر بگیریم می توانیم به راحتی رابطه ی خود را بهبود ببخشیم.

مورد دوم) باید این موضوع را در نظر گرفت که شاید فرد متوجه نمی شود و حواسش نیست. در این موقعیت هم می توانیم با گفت و گو به راحتی مشکلات را از بین ببریم.

مورد سوم) مورد بعدی انتظار بی جا داشتن خود ماست. اینکه مدام از فرد انتظار رفتاری را داشته باشیم که نامناسب است. به عنوان مثال اگر در زمان آشنایی پیش از ازدواج انتظار رفتار بعد از ازدواج را داشته باشیم هم غیر معقول است و هم طرفمان آزرده خواهد شد.

مورد چهارم) شاید فرد در ظاهر سنگدل میرسد اما در باطن اینطور نیست و تنها در ابراز احساسات خود مشکل دارد.

اعتقادات فرد می توانند خیلی تاثیر گذار باشند

سوای تمام دلایل منطقی و غیر منطقی، یکی از دلایلی که می تواند به شدت تاثیر گذار باشد اعتقادات است. یعنی فرد با عقایدی که در وجود خود دارد نمی تواند احساسات خود را بیان کند. به عنوان مثال ممکن است فردی برای اینکه معتقد است نباید به دنیای فانی علاقه مند شد از ابراز احساسات به همسر خود نیز سر باز می زند.

یا شخصی ابزار احساسات را گناه میداند یا حتی ممکن است خجالت کشیدن دلیل دیگر این رفتار باشد.

دلیل و علت این نوع رفتار از دیدگاه فرد بی احساس چیست؟

گاهی در این موارد به موردی بر می خوریم که فرد معتقد است انتظار ما بیش از توان اوست. معتقد است که وابستگی ما به او بیش از اندازه است. این موارد می تواند هم درست باشد هم نادرست. تنها در زمانی که بتوان مسائل را با دید باز نگاه کرد می تواند به درستی یا نادرستی آن پی برد.

گاهی نیز فرد مشکلات را قبول ندارد. یعنی معتقد نیست که در ابراز احساسات دچار مشکل است. بلکه زیاده خواهی شما را دلیل این موضوع می داند. در این حالت شما می توانید با ریشه یابی مشکل آن را به راحتی حل کنید. گفت و گو می تواند بسیاری از مشکلات بزرگ ما را به راحتی حل کند.

گاهی نیز فرد می خواهد احساسات خود را بروز بدهد اما اعتماد به نفس کافی را ندارد یا فکر می کند ما نسبت به او برتری داریم. در این مواقع باید او را تشویق کنیم و انتظار کارهای بزرگ نداشته باشیم. بلکه با کم ترین ابراز احساساتی او را تشویق کنیم تا بتوانیم به وضعیت پایدار مناسبی برسیم.

آیا همواره باید منتظر حرکتی از جانب فرد مقابل بود؟

این یک اشتباه مهلک است. گاهی شما باید پیش قدم شوید. باید نشان بدهید که ابراز احساسات مشکلی به وجود نخواهد آورد و حتی باعث بهتر شدن رابطه نیز می شود. با پیش قدم شدن خودمان هم فرد به جایگاه واقعی خود پی می برد و هم متوجه می شود که ابراز احساسات چه پیامدهای مفیدی می تواند داشته باشد.

برای رفتار و برخورد با افراد بی احساس چه راه حل هایی وجود دارد؟

برای بهتر شدن این شرایط یکی از مهم ترین راه حل ها گفت و گو ست. شاید طرف مقابلتان با مشکلاتی مواجه است که شما از آن بی خبرید. در این شرایط بهتر است با گفت و گو شرایط را مساعد کنید. حرف هایشان را بشنویم و با مشورت دادن به آن ها کمک کنیم.

گاهی فرد مقابلمان در حال تلافی یک دلخوری در گذشته است. در این حالت باید سعی کرد که آن دلخوری را رفع کرد. اگر با دوستان صمیمی و خانواده او در ارتباطیم با آن ها گفت و گو کنیم و شرایط را مساعد کنیم. با صحبت کردن با آن ها می توان به موضوعات مهمی پی برد.

اگر هیچ کدام از راه حل ها تاثیر نداشتند آن وقت ما نیز مقابله به مثل می کنیم و مانند او رفتار می کنیم. اگر فرد شکایت کرد از وضع به وجود آمده ما نیز خواسته های خود را مطرح می کنیم و به یک نتیجه ای می رسیم. اما اگر شکایتی نکرد بهتر است دوباره در مورد رابطه فکر کنیم. شاید این همان رابطه ای که ما می خواهیم نباشد و جزو رابطه ها سمی و نا سالم باشد. ممکن است شخص نتواند حرف هایی را بزند، پای شخص دیگری در میان باشد یا هر مورد دیگری. اما اگر شکایتی نداشت بهتر است بهتر به رابطه مان نگاه کنیم. روابط یک طرفه سرانجامی ندارد و باید چاره ای دیگر اندیشید.

نتیجه گیری راهشناس در مورد افراد بی احساس

بی احساس بودن و به ظاهر سنگدل بودن را دو دسته کلی دارد:

منتظر دیدگاه های زیبای شما در بخش نظرات هستیم.

از اینکه با ما همراه بودید بسیار سپاس گزاریم.